۰
بحرانی جدید در راه است؟

اما و اگر های تاثیرات تحولات افغانستان بر اقتصاد منطقه/ سواحل مکران؛ نقطه ای امن برای مبادلات تجاری کشورهای آسیایی

تحولات نظامی در افغانستان باعث ایجاد ناامنی و نگرانی هایی زیادی را برای کشورهای هند و پاکستان به وجود آورده است و به دنبال آن کشور ما ایران از این وضعیت نگران و دغدغه مند شد.
اما و اگر های تاثیرات تحولات افغانستان بر اقتصاد منطقه/ سواحل مکران؛ نقطه ای امن برای مبادلات تجاری کشورهای آسیایی
به گزارش چهاربهاران، افغانستان پس از خروج نظامیان آمریکایی و یورش طالبان برای تصرف این کشور دچار وضعیت بحرانی و وخیم شد به طوری که بسیاری از کشورهای همسایه آن نگران اوضاع داخلی افغان ها شدند.
 
این اقدام طالبان مردم و نظامیان زیادی را به سمت مرزهای جنوب شرق ایران روانه کرد و پس از ورود بسیاری از مهاجران و با هدف کنترل اوضاع مرزهای شمال سیستان و بلوچستان تعطیل شدند که این نشان دهنده یک وضعیت ناپایدار امنیتی است.
 
یکی از دلایل نگرانی این روزها ایجاد اختلال در وضعیت تجاری کشورهای همسایه به ویژه جنوب شرق ایران یعنی منطقه آزاد چابهار است زیرا علاوه بر اینکه تنها راه افغانستان برای مبادلات بوده باعث ایجاد حس ناامنی برای ادامه فعالیت های اقتصادی و تجاری 2کشور هند و پاکستان در منطقه می شود.
 
وضعیت افغانستان در کنار شیوع گونه جهش یافته کرونا موسوم به دلتا می توانند خلع و مانعی برای سرمایه گذاری های جدید کشورهای همسایه در بندر اقیانوسی چابهار باشد زیرا امنیت پایدار عاملی مهم برای توسعه و تجارت است که اگر ایجاد حس ناامنی باشد می توانند سد راه آن شود.
 
این روزها سه کشور هند، ایران و پاکستان بیشتر از سایر کشورها پس از شدت گرفتن وضعیت افغانستان ممکن است دچار ضررهای تجاری و مبادلاتی شود و نیاز است تا راه حلی برای عبور از این بحران تدبیر شود تا کشوری حتی افغانها دچار ضرر و زیان گسترده نشوند.
 
ناامنی در یک کشور، امنیت جهانی را به مخاطره می اندازد

محمدعلی رحیمی؛ کارشناس روابط بین الملل در گفت و گو با خبرنگار چهاربهاران بیان کرد: در دنیای امروز مهمترین بعد از زندگی را امنیت در برمی گیرد و سایر فعالیت ها در سایه امنیت معنا و مفهوم می یابد؛ بالطبع کشورها که کنشگران بین الملل هستند نیز برای تحقق خواسته های خود امنیت را اولویت خود می دانند؛ امنیت و ناامنی مانند گذشته دارای تاثیرات محدود نیست و ناامنی در یک کشور می تواند امنیت جهانی را به مخاطره بیاندازد.
 
وی افزود: در همین راستا یکی از نقاط حادثه خیز و جنگ زده طی سالیان اخیر غرب آسیا به ویژه افغانستان است.
 
این کارشناس با بیان اینکه افغانستان از ناامن ترین کشورها طی سالیان اخیر به شمار می رود تصریح کرد: با توجه به از بین رفتن گسستگی امنیت کشورها و پیوستگی روز افزون امنیت بویژه برای کشورهای همسایه، همکاری سایر کشورها برای ایجاد امنیت امری بدیهی است اما در افغانستان وجود گروهک های تروریستی آن بر امنیت کشورهای منطقه تاثیر منفی داشته است؛ لذا همکاری اقتصادی هند و افغانستان که با واسطه قرار گرفتن ایران انجام می شود، می تواند به افزایش امنیت سیاسی در منطقه غرب آسیا منجر شود.
 
وی ادامه داد: از دلایل اهمیت ایجاد امنیت در افغانستان برای کشورمان می توان به محيط استراتژيك ايران و این کشور اشاره کرد.
 
صلح و امنیت در افغانستان ثبات امنيتي منطقه را به مخاطره افكنده است

وی گفت: صلح و امنيت در افغانستان، وجود سياست هاي اشغال گرانه آمريكا و خصوصاً سياست هاي پنهان برخي كشورها به منظور انتقال مواد مخدر و باندهاي قاچاق اسلحه و گروههاي خرابكارانه به ايران مواردي است كه همواره ايجاد ثبات امنيتي منطقه را به مخاطره افكنده است.
 
رحیمی مهمترين منابع تنش زاي سياسي- امنيتي در روابط ايران و افغانستان را در مؤلفه هاي فعاليت اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر در داخل و آن سوي مرزها، فعاليت گروه هاي تروريستي كه اقدامات منفي سياسي وضد امنيتي مرتكب مي شوند، حضور مهاجرين افغان و تبعات ناشي از اين حضور، قاچاق و جرائم خشن را عنوان كرد.
 
وی افزود: کشور هند جهت مقابله فعالیت های خرابکارانه گروهک های تروریستی و استفاده از بازار مصرف آسیای میانه می تواند با حضور اقتصادی به عنوان یک کنشگر فعال ایفای نقش کند و در واقع مساله امنیت داخلی چالش مشترک کشورهای ایران، هند و افغانستان است که با محوریت قرار دادن فعالیت اقتصادی در پی ایجاد امنیت سیاسی نیز هستند.
 
کارشناس روابط بین الملل اذعان کرد: در زمینه تروریسم موجود در افغانستان، حوادث 11 سپتامبر و حمله ایالات متحده به افغانستان برای نابود کردن پایگاههای القاعده و طالبان، افغانستان را در ابتدای بازی ژئوپولیتیکی با عنوان «نظم نوین جهانی» قرار داد و از دلایل رشد تروریسم در افغانستان را می توان بنیاد گرایی و استبداد خشن دانست؛ طالبان با شعار صلح و عدالت به قدرت رسید اما کشتار مردم «مزار شریف» و «یکاولنگ» بیانگر تضادهای مذهبی این گروه بود.
 
وی با اشاره به اینکه مروزه علاوه بر افغانستان، پاکستان نیز از مراکز تروریسم محسوب می شود اظهار کرد: در این بین برخی از جمله قوام معتقدند علت تروریسم در منطقه فروپاشی شوروی بوده است که تنها از طریق بنیاد گرایی و تروریسم این خلاء ایدئولوژیکی می توانست پر شود.
 
حضور گسترده طالبان در دو مرز منجر به فعالیت باندهای قاچاق مواد مخدر شده است

رحیمی ادامه داد: فعالیت گسترده طالبان در مناطق جنوبی و جنوب غربی و مناطق قبایلی پاکستان با توجـه بـه قرابـت هـاي فرهنگی و عدم کنترل مؤثر دو کشور بر مناطق مرزي خود، منجر به گسترش فعالیت‌هاي بانـدهاي قاچـاق مواد مخدر در دو سوي مرز شده است.
 
وی با اشاره به اینکه طالبان با استفاده از تجارت باندهای قاچاق بخشی از منابع مالی مورد نیاز خـود را تأمین می‌کنند یادۀور شد: برخی از منابع در سالهاي گذشته ادعا کرده‌اند کـه طالبـان افغانستان از طریق دریافت مالیات ناشی از کشت و ترانزیت مواد مخـدر «90 تـا 160 میلیـون دلار » در سـال بـه دسـت مـی آورد (ثقفـی عامري. 1391: 125). با به قدرت رسیدن طالبان و ناامنی موجود در افغانستان، بالطبع  تجارت هند با این کشور نیز تحت تاثیر قرار گرفته است و مهمترین تاثیر را میتوان کاهش مراودات اقتصادی و تردید هند به تداوم تجارت با این کشور از طریق چابهار خواهد بود.
 
این کارشناس گفت: ارتباط هند با افغانستان از طریق بندر چابهار محقق شده است؛ بندری که به‌لحاظ موقعیت در قلب شاهراه آبی منطقه آسیای میانه واقع شده که مسیرهای آبی آن‌را می‌توان به‌مثابه رگ‌های حیاتی قلب اقتصادی در این منطقه به‌شمار آورد، در واقع این بندر، نزدیك‌ترین راه دسترسی كشورهای محصور در خشكی آسیای میانه (افغانستان، تركمنستان، ازبكستان، تاجیكستان، قرقیزستان و قزاقستان) به آبهای آزاد است، لذا این موضوع قابلیت‌های ترانزیتی و مبادلاتی چابهار و بندر آن‌را برجسته‌تر می‌سازد.
 
وی افزود: دسترسی مستقیم به آب های آزاد و قرار داشتن در خارج از خلیج فارس و آسیب پذیر نبودن هنگام بروز بحران، بندر چابهار را به یك گذرگاه ارتباطی مطمئن و مقرون به صرفه بین المللی برای كشورهایی نظیر افغانستان، هند و نیز دیگر کشورهای آسیای میانه تبدیل کرده است (SHUKLA, 2017).
 
رحیمی بیان کرد: دولت هند می‌کوشد بر اساس منافع امنیتی، راهبردی و سیاسی‌اش، با حداقل حضور نظامی، ضمن تأثیر گذاشتن زیاد بر شرایط افغانستان، از رشد بی ثباتی در این کشور و نیز نفوذ بیش از پیش پاکستان در افغانستان جلوگیری کند، از سویی دیگر هندی‌ها بر اساس منافع سیاسی خودشان، تمایل ندارند دوران ظلم و دیکتاتوری طالبان در افغانستان تکرار شود.
 
وی ادامه داد: تحلیلگران هندی به مقامات هند توصیه می‌کنند در سال 2011 باب رفاقت را با رهبران قبایل جنوب افغانستان که نفوذ طالبان افغان در میان آن‌ها به شدت کاهش یافته بگشایند و با اجرای طرح‌های عمرانی در مناطق تحت سیطره این قبایل پشتون، راه را برای نابودی گروه‌های ستیزه‌جویی مانند شبکه حقانی هموار سازند.
 
رابطه با غرب آسیا بحث افغانستان بیانگر تناسب منافع ملی این کشور با هند، ایران و پاکستان است

کارشناس روابط بین الملل مهمترین هدف استراتژیک هند در افغانستان را پیشگیری از نفوذ پاکستان در این کشور را عنوان کرد و گفت: افغانستان ضلع سوم هارتلند جهان است که هند با توجه به امتیاز عضویت در بریکس (5 کشور نوظهور در زمینه قدرت اقتصادی) و موقعیت ژئوپولیتیک افغانستان در صدد تسلط بر چین، ایران و روسیه است، برای ایران نیز حضور در افغانستان به منزله بخشی از فرهنگ هویتی و تمدنی است که تمایل به مزاحمت رقبا در این کشور ندارد بدین ترتیب در رابطه با غرب آسیا بحث افغانستان بیانگر تناسب منافع ملی این کشور با هند، ایران و پاکستان است که تاثیر مهمی بر روابط افغانستان با غرب آسیا دارد.
 
رحیمی خاطرنشان کرد: حضور هند در افغانستان کارکردی اقتصادی را دنبال نموده و با وجود ناامنیهای اخیر این رویه توسط دولت هند تداوم خواهد داشت و علت این موضوع رقابت اقتصادی هند و چین و رقابتهای سیاسی هند و پاکستان است، در این میان ایران نقشی واسطه ای و تسهیلگر را جهت تداوم روابط افغانستان با هند و ایجاد ثبات ایفا خواهد کرد.

انتهای پیام/
يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۳۴
کد مطلب: 456876
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *