به گزارش
چهاربهاران، برگزاری کرسیهای نظریهپردازی آرزوی بزرگی است، اما قطعا میشود به آن دست یافت، هماكنون در برخی از دانشگاهها کرسیهای نظریهپردازی در حال برگزاری است.
نكته همواره مورد تاكيد مرز بين روشنگرى و حمايت است، بايد برنامه هاى انتخاباتى در دانشگاه ها طوري طراحى شود كه اولا به صورت كاملا بي طرفانه باشد و در خلال برنامه ها از فرد، گروه يا حزب خاصى حمايتى صورت نگيرد و نكته دوم بيان نظرات و سلايق مختلف دانشجويان در محيطي آزاد است.
شوراي عالى انقلاب فرهنگى براي تسهيل در اين مورد بر اساس قوانين تشكل هاى دانشجويي سياسي را مسئول برگزارى اين نوع برنامه ها در دانشگاه قرار داده است.
حضور استادان، دانشجویان و نخبگان جامعه در دانشگاهها، آنها را موظف میكند كه برای روشنگری و شفافیت فضای انتخابات به منظور انتخاب فرد اصلح كمك كننده باشند و با حضور حداكثری به انتخابات شور و هیجان بخشند.
اگر فضای نقد وجود نداشته باشد، قطعا زیان آن برای دانشگاه بیشتر از نبودن آن است. گاهی شاهدیم که دانشگاه وظیفه اخلاقی برای خود تعریف نمیکند که این امر باعث بروز مشکلات اجتماعی متعددی شده است.
برگزاری مناظرههای دانشجویی، کاری بنیادین است که باید از حاشیه خارج و به اصلی در دانشگاهها بدل شود.
اما اگر بخواهيم فعاليت هاى انتخاباتى را در دو دانشگاه چابهار كه داراى تشكل سياسي هستند يعنى دانشگاه آزاد اسلامى و دانشگاه دريانوردى چابهار مقايسه كنيم تفاوت هاى بسيار زيادى بين اين دو وجود دارد.
در چند ماه گذشته براى اولين بار شاهد نخستين مناظره دانشجويي با موضوع سياسي بوديم كه نماينده اين دو دانشگاه حضور پيدا كرده و نظرات خود را بيان نمودند.
اما در اين ايام دانشگاه دريانوردى و علوم دریایی گوي سبقت را از دانشگاه آزاد اسلامی ربوه و تقريبا به صورت هفتگى برنامه هاى جذاب انتخاباتى برای دانشجویان در دانشگاه برگزار مي كند.
اين در حالى است كه دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین الملل در ايام انتخابات تقريبا هيچ برنامه و اقدام خاصى را صورت نداده و به دانشجويان اين دانشگاه هيچ نشانى از شور انتخابات در دانشگاه احساس نمي كنند.
فارغ از ديدگاه هاى سياسي مختلف محيط دانشگاه ها بايد محيطي براي فعاليت هاى مختلف دانشجويان با رعايت چارچوب قوانين حاكم بر دانشگاه باشد و نبايد هيچ مانعى براى فعاليت هاى دانشجويان ايجاد نمود.
قطعا مسئولان باید به فعالیت دانشجویان و تشکلها اعتماد داشته باشند و باید نسلهای اول کمک کنند تا انتقال نظام مدیریتی اتفاق بیفتد تا نسلهای آینده را توانمندسازی کنیم.
نسل جدید تشکلها به دلیل سابقه و مشارکت کم در فعالیتهای سیاسی، قابلیت لازم را ندارند و این مساله آسیب بزرگی به شمار میآید که باید تربیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانشجویان به اندازه تربیت علمی و آموزشی آنها اهمیت پیدا کند. بستر فعالیت تشکلهای دانشجویی، افراد را برای پذیرش مسئولیتهای در نظام اجرایی کشور آمادهتر میکند.
انتهای پیام/